تير قضـا! ( خاطره ای از دکتر کاتوزیان )
بچه های دانشگاه آزاد دماوند
حقوق.علمی.داستان.خبر و.....

پس از بازگشت از سفر، مدتي در دادگاه شهرستان به همان كار پيشين خود پرداختيم تا شعبة 13 دادگاه استان، به دليل نياز به توسعة قضايي و تراكم پرونده‌ها، تأسيس شد. اين شعبه در اصل به كار كيفري مي‌رسيد و اكنون به حقوقي تبديل شده بود و شماري از پرونده‌هاي كيفري را هم در گنجينة موجودي خود داشت كه مي‌بايست رسيدگي شود. رياست اين شعبه را به آقاي محمود صمصامي مهاجر داده بودند و من و آقاي دكتر فتح‌الله دولتشاهي را براي مستشاري درنظر گرفته بودند و، به گفتة مأموران كارگزيني، مي‌خواستند شعبة نمونه تشكيل بدهند. زيرا، آقاي صمصامي مهاجر قاضي خوش‌فهم و پركاري بود وانتخاب دو دكتر حقوق به عنوان مستشاران شعبه، دادگاه را از لحاظ علمي و نظري تقويت مي‌كرد.

پيشنهاد تغيير شغل را بي‌دغدغه و ترديد پذيرفتم، زيرا به حسن نيت و لطف وزير دادگستري مطمئن بودم و مي‌دانستم كه هدف او دادن ترفيع كوچكي به منظور قدرداني از زحمات ناشي از بازرسي است. وانگهي، مي‌ديدم كه همكاران شايسته‌اي در آن شعبه دارم. درباره حسن نظر مرحوم الموتي، بايد اين نكته را يادآور شوم كه در پايان ماموريت بازرسي مرا به حضور پذيرفت؛ به استقبالم آمد و صورتم را بوسيد و از آنچه انجام شده بود تشكر كرد. همچنين، ضمن سخنان خود داستاني را نقل كرد كه شنيدني است:

ضمن بازرسي و رسيدگي به شكايت‌ها در مشهد، به پرونده‌اي برخوردم كه چند روستايي كه به اتهام منازعه در زندان بودند، پس از پايان مدت محكوميت، مدت‌ها در زندان مانده بودند و كسي به فريادشان نمي‌رسيد و دادستان استان نيز به شكايت كسان زندانيان اعتنا نمي‌كرد.

به اضافه، دريافته بودم كه ايشان و رئيس دادگستري مشاغل مهم را به كساني مي‌دهند كه عضويت تشكيلات پنهاني سومكا را پذيرفته‌اند و بدين ترتيب براي خود امپراتوري قضايي آفريده بودند.

ما اين تخلف آشكار دادستان كل و تشكيل سومكا را به مركز گزارش داده بوديم و آقايان در دادگاه انتظامي و نزد وزير ادعا كرده بودند كه گزارش‌ها دروغ و نوعي شايعه‌پراكني است. مرحوم الموتي بازرسي را پنهاني به مشهد فرستاده بودكه درباره اين موضوع تحقيق كند و او هم دليلي به دست نياورده بود. زيرا، طبيعي است كه براي تشكيلات پنهاني سند و مدرك منتشر نمي‌شود. آقاي وزير نقل كرد كه درباره صحت گزارش شما به ترديد افتاده بودم. منتها، دادستان استان را به دليل تخلف انتظامي تعقيب كردم و رئيس ديگري براي دادگستري فرستادم. رئيس جديد متوجه مي‌شود كه يكي از كشوهاي ميز رياست بيرون نمي‌آيد و مانعي بر سر راه دارد. او پس از مدتي كندوكاو كشو را بيرون مي‌كشد. بسته كاغذي به زمين مي‌افتد كه پس از خواندن آن معلوم مي‌شود كه صورتجلسه‌هاي حزب سومكا است. جناب وزير ادامه دادند كه اكنون خيالم آسوده شد و دانستم كه شما با بيطرفي و دقت و تقوا انجام وظيفه كرده‌ايد و شايسته قدرداني هستيد.

بدين‌ترتيب، تير قضا به هدف نشست و از نخستين اتهام تبرئه شديم و من نيز رو سفيد و سرافراز به شعبه 13 دادگاه استان رفتم.

منبع : ضمیمه روزنامه اطلاعات / زندگينامه خود نوشت دكتر كاتوزيان



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 192
بازدید کل : 266864
تعداد مطالب : 99
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1